داستان سریال ترور، قصه سفر بسیار خطرناک نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا (Royal Navy) به یک سرزمین ناشناخته و نامعلوم را حکایت می‌کند. زمانی آنها به این سرزمین برخورد می‌کنند که خدمه قصد دارند گذرگاه شمال غربی را کشف و از آن عبور کنند. خدمه و نیروی این کشتی در این سرزمین ناشناخته با شرایط سخت و فوق‌العاده دشوار، محدودیت منابع، از بین رفتن تدریجی امید در خود و همچنین ترس از ناشناخته‌ها روبه‌رو می‌شوند و خیلی از آنها به دوستان خود هم در این وضعیت خیانت می‌کنند. هرچه زمان بیشتری می‌گذرد، این خدمه بیشتر و بیشتر به مرز نابودی نزدیک می‌شوند. آنها در انتهای زمین گرفتار شده‌اند و تنها و کم کم در حال منجمد شدن هستند و...

زن جوانی با قدرت های تازه کشف شده اش تلاش می کند تا سرزمین خود را از دست نیروی قدرتمند و شیطانی نجات دهد.

در آوریل 1986، انفجاری در تاسیسات هسته‌ای چرنوبیل در اوکراین رخ داد که باعث به وجود آمدن یکی از بدترین فجایع بشری در طول تاریخ شد و...

دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...